زمانهای مربوط به آینده

زمانهای مربوط به آینده

در زبان انگلیسی برای بیان زمان آینده از افعال و حالتهای مختلفی استفاده می‌شود که آنها را به ترتیب اهمیت در زیر می‌بینید:

1. will + verb

2. be + going to + verb

3. Present Progressive (حال استمراری)

4. will + be + verb-ing و فرمهای دیگر

 

---

1- will + verb

از فعل کمکی will برای نشان دادن آینده در جهت‌های زیر استفاده می‌شود:

الف- پیش‌بینی: برای توصیف چیزی که می‌دانیم، یا انتظار داریم که اتفاق بیفتد:

• It will be rainy tomorrow. 
   (فردا هوا بارانی خواهد بود)
   

• You will be sick if you eat all those sweets. 
   (اگر همه آن شیرینی‌ها را بخوری مریض می‌شوی)

ب- بیان تصمیمی که درست در همان لحظه گرفته شده است:

• I will answer the phone.
  (من تلفن را جواب می‌دهم)
   

• I'll see you tomorrow. bye!
  (فردا می‌بینمت.خداحافظ)

 

2- be + going to + verb

الف- از این ساختار برای بیان برنامه‌ها و تصمیماتی که از قبل گرفته شده‌اند، استفاده می‌شود:

• We're going to paint this room blue.
  (ما می‌خواهیم این اتاق را آبی بزنیم)
   

• I'm going to be a doctor.
  (می‌خواهم یک دکتر بشوم)

ب- همچنین از این ساختار می‌توان برای بیان یک پیشگویی، مخصوصاً وقتی که براساس مدرکی در زمان حال باشد، استفاده نمود.

• She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
  (او قرار است که یک بچه بدنیا بیاورد)
   

• It's going to rain. (It's cloudy)
  (می‌خواهد باران ببارد)

بعضی اوقات تفاوتی بین will و be going to برای یک پیش‌بینی وجود ندارد.

 

  توجه

برای بیان تصمیمی که از قبل گرفته شده است از ساختار be going to و بیان تصمیمی که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده می‌کنیم.

---

 

3- حال استمراری (Present Progressive)

از حال استمراری برای بیان یک برنامه یا یک قرار بین افراد در آینده استفاده می‌شود و معمولاً به آینده نزدیک اشاره دارد:

• I'm meeting my friend this evening.
  (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات می‌کنم)
   

• They are driving to Scotland at the weekend.
  (آنها آخر هفته به اسکاتلند می‌روند)

گاهی اوقات تفاوتی نمی‌کند که برای بیان یک برنامه یا قرار از حال استمراری و یا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:

• We're going to see a play tonight.
  or: We're seeing a play tonight.

 

4- راه‌های دیگر بیان آینده

راه‌های دیگری نیز برای صحبت درباره‌ آینده وجود دارد، به عنوان مثال:

a) Will + be + verb-ing

• Next week I'll be talking about how to use a microscope.
  (هفته آینده درباره نحوه استفاده از میکروسکوپ صحبت خواهم کرد)

b) Be + to + verb

• Iranian president is to visit Russia.
  (رئیس جمهور ایران از روسیه بازدید می‌کند)

c) Be + about + to + verb

• The mayor is about to announce the result of election.
  (شهردار به زودی نتایج انتخابات را اعلام خواهد کرد)

زمان گذشته استمراری

زمان گذشته استمراری

ساختار

 جملات پرسشی:

eating? playing? talking?	I,  he, she, it	was wasn't
	you, we, they	were weren't

 جملات مثبت و منفی:

walking playing fishing	was wasn't	I,  he, she, it
	were weren't	you, we, they

کاربرد

از زمان گذشته استمراری بیشتر برای بیان کارهایی استفاده می‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشته‌اند ولی حدود زمانی آنها به طور دقیق مشخص یا مهم نیست.

در اغلب موارد گذشته استمراری همراه با گذشته ساده بکار می‌رود. در چنین حالتی، گذشته استمراری بر کارها و فعالیتهای طولانی‌تر (در پس‌زمینه) دلالت می‌کند، در حالی که گذشته ساده بر کارها و فعالیتهایی دلالت می‌کند که در میانه کارهای طولانی‌تر واقع شده‌اند.

 

 

بطور کلی «گذشته استمراری» در موارد زیر بکار می‌رود:

1- برای بیان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نیز ادامه داشته است:

• 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'
  (.ساعت 6 چکار می‌کردید؟ داشتم صبحانه می‌خوردم)

 

2- برای بیان کار یا فعالیتی در گذشته که به وسیله چیزی قطع شده باشد:

• The phone rang when I was watching TV.
  (.وقتی داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم، تلفن زنگ زد)

• While I was driving home, my car broke down.
  (.هنگامیکه داشتم به خانه بر می‌گشتم، ماشینم خراب شد)

 

3- برای بیان کار یا فعالیتی به پایان نرسیده در زمان گذشته (در مقایسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بیان می‌کند):

• I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

• but: I read a book during the flight. (I finished it)

زمان گذشته ساده

زمان گذشته ساده

ساختار

(last week) (yesterday)	worked	I, we, you, he, she, ...
	played
	heard

 

منفی
work... play... hear...	didn't did not	I, we, you, he, she, ...

 

 

پرسشی
work...? play...? hear...?	I, we, you, he, she, ...	Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زیر کاربرد دارد:

1- برای بیان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پایان رسیده است:

• We met last week.

• He left yesterday.

 

2- برای بیان کارهایی که پشت سرهم در یک ماجرا یا داستان می‌آیند:

• I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- برای بیان عادت یا شرایطی در گذشته:

• When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

• Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتی در مورد هجی (verb + ed)

1- هنگامیکه فعلی به e ختم می‌شود، فقط d اضافه می‌کنیم:

loved, hated, used

2- افعال یک هجایی (یک بخشی) که به ترتیب شامل یک حرف صدادار و یک حرف بی‌صدامی‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

stopped, planned, robbed

ولی اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بی‌صدای آخر تکرار نمی‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بی‌صدای آخر y یا w باشد نیز تکرار نمی‌شود:

played, rowed, showed

زمان حال استمراری

زمان حال استمراری

ساختار
 

coming doing going taking	'm am	I
	're are	you we they
	's is	he she it

کاربرد

1- برای بیان عملی که هم‌اکنون جریان دارد:

• She is watching the TV.

• He is working at the moment.

2- برای بیان عملی یا موقعیتی که در حال حاضر در حال وقوع می‌باشد، اما الزاماً در همین زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نیست:

• I'm reading an exciting book.

• He is learning Arabic.

(توجه داشته باشید که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوینده ممکن است در همین لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و یا اینکه ممکن است منظورش این باشد که مدتی است مشغول مطالعه کتاب است ولی هنوز تمام نشده است.)

3- برای بیان قراری تعیین شده در آینده:

• I am meeting him at the park.

4- برای بیان کار یا شرایطی موقتی:

• I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.

در حال حاضر در یک آپارتمان کوچک زندگی می‌کنم، اما دارم سعی می‌کنم یک بهترش را پیدا کنم

 

نکاتی در مورد هجی (افعال ing دار)

1- افعالی که به یک e ختم می‌شوند، آن e حذف می‌شود:

come, coming     take, taking     write, writing

ولی در مورد افعالی که به ee ختم می‌شوند، این قاعده صدق نمی‌کند:

agree, agreeing     see, seeing

2- در افعال یک بخشی (یک هجایی) که دارای یک حرف صدادار و یک حرف بی‌صدامی‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

running, stopping, getting

ولی چنانچه حرف بی‌صدای آخر y یا w باشد، تکرار نمی‌شود:

showing, enjoying

زمان حال ساده

زمان حال ساده

ساختار

جمع
go, play, don't work	we you they

مفرد
go, play,  don't work	I, you
goes, plays, doesn't work	he, she, it

 

کاربرد

زمان حال ساده یکی از متداول‌ترین زمانها در زبان انگلیسی می‌باشد که برای مقاصد زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:

1- برای بیان عملی که همیشه تکرار می‌شود، مانند یک عادت یا رسم:

I go to school by bus. We get up at 7 AM. 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- برای بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

• The Earth orbits the Sun.

• I come from Iran.

• Some animals migrate in winter.
  (بعضی از حیوانات در زمستان مهاجرت می‌کنند.)

 

3- برای بیان حقیقتی که برای مدتی (طولانی) دوام داشته باشد:

• I work in a shop.

• She lives in a small cottage.

 

  یک نکته

زمان حال ساده اغلب با قیدهای تکرار مورد استفاده قرار می‌گیرند. مهمترین قیدهای تکرار (frequency adverbs) عبارتند از:

never     rarely     sometimes     often     usually     always
0%^{.............................} 50% ^{.............................}100%

• I usually play football with my friends.

• I never go shopping.

• sometimes she plays piano for us.

---

 

نکاتی در مورد هجی (verb + s)

1- افعالی که به x, ch, sh, ss و o ختم می‌شوند، به جای es ، s می‌گیرند:

kisses, washes, watches, does, boxes

2- افعالی که به y ختم می‌شوند و قبل از آن حرف بی‌صدایی بیاید، y به ies تبدیل می‌شود:

try, tries     hurry, hurries     fly, flies

ولی آن دسته از افعالی که به y ختم می‌شوند و قبل از آن یک حرف صدادار وجود دارد، تنها یک s می‌گیرند:

plays, buys, enjoys

 

گرامر

 

بله . وجود دارد Yes, there is   

شما یک ویزای سه ماهه دارید you have a visa for three months   

کجا دارید می روید ؟ where are you going ?   

بفرمایید.(بفرمایید بگیرید . بفرمایید بخورید) here you are   

آنها (مردم) می گویند ، (که) آن یک شهر دوست داشتنی است they say, its a lovely city   

آن جالب است that's interesting   

من بیمه دارم I have insurance   

به من دست نزن don't touch me   

ادی من به یک ویزا نیاز دارم Eddie, I need a visa   

او کاملا شبیه به شما است . (شبیه به ) من ؟ he looks exactly like you. Me?   

نام او چیست ؟ what's his name ?   

ببخشید ( مرا ببخشید) excuse me   

معذرت می خواهم I beg your pardon   

متاسف هستم . من متوجه نمی شوم I'm sorry . I dont understand   

از شب گذشته تا حالا since last night   

قصد دارم به پلیس تلفن کنم.(میخواهم به پلیس تلفن کنم) I'm going to call the police   

اه .سفر شما چطور (چگونه) بود ؟ Oh, how was your trip ?   

شما را به زودی می بینم I'll see you soon   

ما یک آپارتمان مبله داریم we have one furnished apartment left   

شما دو (راه) انتخاب دارید you have two options   

یک بلیط به سانفرانسیسکو a ticket to San Francisco  

توجه: به جای عبارت here you are می توان از عبارت های here it is و یا there you go استفاده کرد.

 

مسئله ، مشکل problem   

هیچ چیز anything   

اشتباه ، مسئله ، مشکل wrong   

فقط ، درست just   

تعطیلی ، تفریح vacation   

جستجو کردن to look for   

همین الان right now   

عکس گرفتن to take a picture   

مسیر - جهت direction   

اجاره کردن to rent   

رزرو reservation   

سوال question   

تب ، درجه حرارت temperature   

بچه kid   

برادر brother   

نوشیدن to drink   

کوکا کولا coke   

آلبالو (یی) cherry   

فهمیدن ، متوجه شدن to get   

دارو خوردن to take medicine   

دارو medication   

نان bread   

قرص نان loaf of bread   

مرغ chicken   

کَره butter   

نگاه کردن به to look at   

بیرون رفتن to go out   

یه وقتی ، روزی sometime   

سَر زدن (دیدن) come by   

آدرس address   

شماره number   

شماره تلفن phone number   

به نظر رسیدن to seem   

مشکل ، مسئله trouble   

چند ساله how old   

چه مدت how long   

اقامت کردن to stay   

در نظر داشتن to plan   

چند تا ، چه تعداد how many   

چه مقدار ، چقدر how much   

چه کسی who   

کدام which   

اتاق خواب bedroom   

استفاده کردن to use   

تماس گرفتن to contact   

چه موقع ، چه زمانی ، کِی when   

آمدن to come  

توجه 1 : برای سوالی کردن جملات فارسی از آیا در اول جمله استفاده می کنیم اما در زبان انگلیسی برای سوالی کردن جملات انگلیسی نیاز به فعل کمکی مخصوص همان زمان داریم. 

مثلا برای سوالی کردن حال ساده ، کافی است که فعل های کمکی Do یا Does را به اول جمله بیاوریم و آخر جمله علامت سوال قرار دهیم.

توجه 2 : does برای سوم شخص مفرد می باشد و do برای غیر سوم شخص مفرد. مانند :

 

آیا ما می رویم ؟ Do we go ?   

آیا من می روم ؟ Do I go ?   

آیا شما می روید ؟ Do you go ?   

آیا تو می روی ؟ Do you go ?   

آیا او می رود ؟ Does he go ?   

آیا علی می رود ؟ Does Ali go ?   

آیا مینا می رود ؟ Does Mina go ?   

آیا او می رود ؟ Does she go ?  

توجه 3 : در جملات سوالی ، فعل سوم شخص مفرد ، دیگر نیازی به s یا es ندارد.

طرز منفی کردن حال ساده

برای منفی کردن جملات انگلیسی در حال ساده ، کافی است فعل های کمکی don't یا  doesn't را قبل از فعل بیاوریم .

توجه 1 : doesn't برای سوم شخص مفرد می باشد و don't برای غیر سوم شخص مفرد. مانند :

 

ما نمی رویم We don't go   

من نمی روم I don't go   

شما نمی روید You don't go   

تو نمی روی You don't go   

آنها نمی روند They don't go   

او نمی رود He doesn't go   

علی نمی رود Ali doesn't go   

او نمی رود She doesn't go   

مینا نمی رود Mina doesn't go  

توجه 2 : در جملات منفی و یا سوالی ، فعل سوم شخص مفرد ، نیازی به s یا es ندارد.

زمان حال ساده

Simple Present Tense

............................................................... 

عملی را گویند که به صورت تکرار یا عادت صورت می گیرد . مثلا :

I go to school everyday

من هر روز به مدرسه می روم

یکی از علامت های زمان حال ساده ، عبارت everyday به معنای هر روز می باشد.

every به معنای هر ، به همراه زمان می آید . مثلا :

 

هر روز صبح every morning   

هر غروب every evening   

هر روز everyday   

هر هفته every week   

هر ماه every month   

هر سال every year  

حال به سراغ طرز ساختن زمان حال ساده می رویم و مبحث را با "طرز ساختن حال ساده مثبت" ادامه می دهیم.

طرز ساخت حال ساده مثبت

برای ساختن حال ساده در انگلیسی کافی است که فاعل یا ضمیر فاعلی را قبل از فعل قرار دهیم.مانند:

 

ما می رویم we go   

من می روم I go   

شما می روید you go   

تو می روی you go   

آن ها می روند They go   

ما می خوریم We eat   

من می خورم I eat   

شما می خورید You eat   

تو می خوری You eat   

آن ها می خورند They eat  

توجه 1 : اگر فاعل یا ضمیر فاعلی ، سوم شخص مفرد باشد ، در این صورت به فعل باید s یا es بدهیم. مانند:

 

او می رود He goes   

علی می رود Ali goes   

او می رود She goes   

مینا می رود Mina goes   

او می خورد He eats   

علی می خورد Ali eats   

او می خورد She eats   

مینا می خورد Mina eats  

توجه 2 : افعالی که به ( x - z - s - sh - ch - o ) ختم می شوند ، در سوم شخص مفرد حال ساده es می گیرند ( در صورتی که جمله ی ما ، سوالی یا منفی نباشد) . مانند :

 

او هر روز به مدرسه می رود He goes to school everyday   

او انگلیسی درس می دهد He teaches English   

او هر روز تلویزیون تماشا می کند He watches TV everyday   

او هر هفته ماشینش را می شوید He washes his car every week  

توجه 3 : اگر در حال ساده سوم شخص مفرد ، فعل به y ختم شود و قبل از y حرف بی صدا باشد ، در این صورت باید y را به i تبدیل کرده و سپس es اضافه کنیم مانند : فعل study در مثال زیر

She studies English every day

او هر روز انگلیسی مطالعه می کند

توجه 4 : اگر در حال ساده ی سوم شخص مفرد ، فعل به y ختم شود و قبل از y حرف صدا دار باشد در این صورت y تغییر نکرده و فقط s اضافه می شود. مانند: pray و play در مثال های زیر

 

او فوتبال بازی می کند He plays football   

او هر روز صبح در مسجد نماز می خواند He prays in the mosque every morning   

خوشی - شادی - تفریح fun   

لذت بردن از to enjoy   

لذت ببر از - لذت ببرید از enjoy   

سفر trip   

امن - سلامت safe   

شانس - اقبال - موفقیت luck   

امیدوار بودن to hope   

گرسنه hungry   

متاسف sorry   

نیاز داشتن to need   

پاسپورت passport   

ویزا visa   

ورزش sport   

موسیقی music   

پیاده روی hiking   

رفتن to go   

همه all   

انواع kinds   

بنابراین so   

خواهر sister   

دختر daughter   

دوباره again   

خوشحالی pleasure   

مقداری - تعدادی some   

ممکن بودن may   

لطفا please   

شاد glad  

توجه : حافظه دارای چهار لایه می باشد. در لایه ی اول اطلاعات به سرعت یاد گرفته می شوند و اگر تکرار صورت نگیرد به همان سرعت این اطلاعات فراموش می شوند مانند شماره تلفنی که برای بار اول می شنویم و می توانیم بگوییم اما اگر این شماره را تکرار نکنیم ، فردای آن روز آن را به خاطر نمی آوریم اما اگر آن را چند بار تکرار کنیم این شماره وارد لایه ی دوم حافظه شده و برای مدت چند روز هم ، شاید به یاد بماند. اگر یک یا چند هفته ی دیگر به آن شماره نیاز داشته باشیم آن را به یاد نخواهیم آورد ولی اگر در زمان های مختلف از این شماره استفاده می کردیم ، این شماره وارد لایه ی سوم میشد و ماندگاری آن بسیار بیشتر و در زمان نیاز راحت تر مورد استفاده واقع می شد. حال اگر اطلاعات وارد شده در لایه ی اول با تکرار و تمرین فراوان باشد و عمل تکرار کردن در زمان های مختلف صورت بگیرد و این عمل استمرار داشته باشد ، اطلاعات به صورت طبقه بندی شده به لایه ی چهارم می رسد و در آن می ماند و در صورت نیاز می توانیم به آسانی و بدون مشکل از این اطلاعات استفاده کنیم . یادگیری زبان انگلیسی  نیز دقیقا به همین شکل است یعنی تا آنجا که می توانید باید لغات را در جملات مفید به کار ببرید و آن ها را در زمان ها و مکان های مختلف تکرار کنید.

بخش دوم :

مربوط به گرامر زبان انگلیسی مفید و کاربردی می باشد. در این بخش گرامر به صورت بسیار ساده اما کاربردی بیان می شود.

توجه 1 : یکی از بهترین مراحل یادگیری زبان انگلیسی ، خواندن مطالب از آسان به سخت می باشد . یعنی ابتدا مواردی را یاد بگیرید که آسان تر هستند و آرام آرام به سراغ مطالب مشکل تر بروید تا یادگیری بهتر حاصل شود.

توجه 2 : یکی دیگر از مراحل یادگیری بهتر ، این است که ابتدا به سراغ مطالبی بروید که به یادگیری آن ها علاقه یا نیاز بیشتری دارید.

به همین منظور این بخش را با یادگیری زمان ها آغاز می کنم چون یکی از اساسی ترین موارد گرامر ، زمان می باشد و آن ها را به سه شکل مثبت ، سوالی و منفی همراه با مثال های متعدد توضیح می دهم.

 

بخش سوم :

مربوط به اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی می باشد. در این بخش هزاران اصطلاح و جمله ی زیبای کاربردی انگلیسی ، بیان می شود تا شما با یادگیری آن ها مهارت و توانایی های خود را افزایش دهید.

بخش چهارم :

مربوط به ضرب المثل های انگلیسی و گفته ها می باشد. در این بخش بالای 400 ضرب المثل و گفته زیبا بیان می شود.

این بخش مخصوص عزیزانی است که مراحل تکمیلی زبان انگلیسی را می گذرانند. 

بهترین روش تقویت speaking

شیرین ترین قسمت زبان مهارت speaking هستش که هدف همه ما از یادگیری زبان همینه پس باید  نگاه ویژه ای به این مهارت داشت .

برای اینکه بتونی تو این قسمت به خوبی پیشرفت کنی باید ترس از صحبت کردنو فراموش کنی و اعتماد بنفس خودتو بالا ببری .

حتما شنیده اید که برای تقویت زبان باید زیاد صحبت کرد دایره لغاتو بالا برد و مجله خوند و کتاب داستان و ....

باید بگم تمام اینها درسته اما به شرطی از راه درست و موثر به صورتی که وقت خودتونو الکی هدر ندید من قصد دارم در اینجا با روش صحیح یادگیری این مهارت و حتی سه مهارت دیگه شما رو آشنا کنم 

همون طور که قبلا گفتم برای اینکه بتونید به راحتی صحبت کنید باید دایره لغاتتونو بالا ببرید گرامرتون خوب باشه و چندتا عامل دیگه که در این روش شما به راحتی تمام اینهارو کار خواهید کرد

من میخوام با استفاده از داستانهای کوتاه این چهار مهارت اساسیه شمارو بالا ببرم  که برای شروع شما نیاز دارید تا کتاب  step to understanding رو تهیه کنید که شامل تعداد زیادی داستان کوتاه و جالب که در چهار سطح مقدماتی .ابتدایی.متوسط و پیشرفته میباشد 

خب حالا نحوه خوندن این کتاب :

ببینید این کتاب داستانهای کوتاهی داره که شما باید حداقل روزی دوتا از این داستانهارو به شکلی که میگم بخونید 

اول باید چند مرتبه فایل مختص به اون داستانو خوب گوش کنید تا جایی که متوجه بشید اگه سخت بود میتونید بعد از گوش دادن هر جمله stop کنید و اون جمله رو بنویسید و بعد play کنید همین کارو تا اخر  داستان ادامه بدید تا حداقل برای بار آخری که گوش میدید حدودا 50% داستانو متوجه شده باشید.

این شد روش listening

خب بعدش شروع کنید به خوندن روزنامه وار داستان که دو مرتبه کافیه اگه کامل متوجه نشدید ایندفعه با دقت بخونید و هر جا متوجه معنی نشدید از دیکشنری یا قسمت ترجمه لغات مربوط به همون داستان که در صفحه بعدش وجود داره پیدا کنید و ادامه بدین تا جایی که کامل متوجه داستان بشید 

اینم شد روش  reading

بعد از انجام این دو روش حالا سعی کنید بدون نگاه کردن به داستان اونو بنویسید به صورت کامل و با دقت بالا تا جایی که ذهنتون یاری میکنه اگه نتونستید میتونید هر از چند گاهی نگاه به کتاب بندازید و دوباره شروع به نوشتن کنید 

اینم سومین مهارت writing

و اما آخرین مهارت و چیزی که منتظرش هستیم speaking

حالا وقتشه صحبت کنی 

 همین داستانو یا جلوی آینه یا برای یکی از دوستان یا اعضای خانواده بگین به صورت کامل بدون نگاه به کتاب البته اجباری نیس اگه یادتون رفت جای از داستانو میتونید نگاهیم به کتاب بندازید 

خب در آخر لغاتی که بلد نبودیتو یادداشت کنید و آخر شب خلاصه  اتفاقاتی که در طول روز براتون افتاده رو بنویسید و سعی کنید لغاتی رو که یاد گرفتیدو درون اون جا بدبن و در طول روزم با خودتون اونارو تکرار کنید .

در آخر که مسلطتر از قبل شدید سعی کنید شرایطو برای خودتون یکم سخت کنید یعنی هنگام انجام هر کدوم از روشها نگاه به کتاب ننداز و هنگام صحبت کردن سعی کن با اعتماد بنفس بالا بدون تپق زدن و حتی میتونی خلاصه همون داستانو با استفاده از لغاتی که طی خوندن چند داستان یاد گرفتی بیان کنی

بعد از مدتی خواهید دید هم در گرامر پیشرفت کردید هم دایره لغات بالایی دارید و هم متونید بخونید و بنویسیدو به راحتی صحبت کنید

        

                             آرزوی موفقیت براتون دارم  

چگونه هم خوب حرف بزنیم و هم حرف خوب بزنیم

چگونه هم خوب حرف بزنیم و هم حرف خوب بزنیم

صحبت کردن  عملی است که به نوعی راحت ترین و رایج ترین فعالیت هر شخصی در طول مدت زندگی او محسوب می شود. این امر هم مثل باقی کار ها دارای ظرافت هایی است که با توجه بیشتر به آنها، زندگی را برای خود و اطرافیانمان شیرین و لذت بخش تر، و دارای نتایج مفید و موثرتر خواهیم کرد.

تنها و تنها کافی است به برخی باید ها و نباید های جزئی، مانند نمونه های زیر دقت کنیم:

نگو: ببخشید که مزاحمتان شدم!
بگو: از اینکه وقتتان را در اختیار من گذاشتید متشکرم!
نگو: گرفتارم!
بگو: در فرصتى مناسب در کنار شما خواهم بود!
نگو: دروغ نگو!
بگو: راست میگی؟! راستی؟!
نگو: خدا بد نده!
بگو: خدا سلامتی بده!
نگو: قابل نداره!
بگو: هدیه اى است برای شما!
نگو: شکست خوردم!
بگو: تجربه کردم!
نگو: زشته!
بگو: قشنگ نیست!
نگو: بد نیستم!
بگو: خوبم!
نگو: به درد من نمی‌خوره!
بگو: مناسب من نیست!
نگو: چرا اذیت میکنى؟!
بگو: از این کار چه لذتی می‌بری؟
نگو: خسته نباشی!
بگو: شاد و پر انرژی باشی!
نگو: اینجانب!
بگو: من!
نگو: متنفرم!
بگو: دوست ندارم!
نگو: دشوار است!
بگو: آسان نیست!
نگو: در خدمتم!
بگو: بفرمایید!
نگو: جانم به لبم رسید!
بگو: خیلی راحت نبود!
نگو: به تو ربطی ندارد!
بگو: خودم حلش می‌کنم!

چهار مهارتی که برای یادگیری هر زبانی نیازی دارید

یادگیری زبان خلاصه میشه در 4 مهارت :

1 . speaking 

2 . listening 

3 . writing

4 . reading

برای یادگیری هر زبانی باید این 4 مهارتو بلد باشید که هر کدوم با توجه به انگیزه و تلاش خودتون زمان مختص به خودشو داره .

1. speaking :

به نظر من باید نگاه ویژه ای به این مهارت داشت چون هدف اصلی یادگیری صحبت کردنه . 

اولین کاری که برای شروع باید انجام بدین اینه که اعتماد بنفستونو بالا ببرید هنگام صحبت کردن و نترسید از اینکه اشتباه بگین یا من من کنید یاد نوزاد بیفتید که تا میخواد زبون باز کنه چه اتفاقاتی میفته و اوایلش چطوری حرف میزنه و چقدر اشتباه داره و ....

دوم اینکه باید اطلاعاتتونو بالا ببریدارید یه مثالی براتون بزنم : مغز و دهان انسان همانند سماور و دهانه آن است ببینید تا زمانی که شما در سماور آب نریزید چیزی وجود ندارد که از دهانه آن خارج شود وقتی کمی آب درون سماور بریزید آب کم کم و به صورت چکه چکه یا کمو زیاد از آن خارج میشود و وقتی آن را پر کنید به صورت کامل و یکسره اون آب به راحتی خارج میشود حالا اگه شما ذهن خودتونو پر کنید از اطلاعاتی که برای صحبت کردن نیاز دارید هنگام حرف زدن میتونید راحت و بدون مکث و با اعتماد بنفس بالا حرف بزنید پس یادتون باشه تا جایی که میتونید اطلاعات جمع اوری کنید .

2 . listening :

 

این مهارت هم خیلی مهمه چون برای ارتباط برقرار کردن باید اول متوجه حرفهای طرف مقابل شوید تا بتونید حرف بزنید که برای تقویت این مهارت راه هایی وجود داره مثل آهنگ گوش کردن -فیلم دیدن و هر موقعیتی که گوش شما در حال شنیدن جملات انگلیسی باشد در ابتدا مهم نیس که چیزی متوجه میشید یا نه مهم آشنا شدن گوش شما به یک زبون دیگس .

دو مهارت بعدی هم که باید در هنگام یادگیری کار شود که ناخواسته هم همین اتفاق میفته مثلا شما باید حتما جمله ای یا داستانی یا هر چیز دیگه ای و بخونید که این همون مهارت  reading  هستش و در کنار آن باد یکسری مطالب رو هم بنویسید برای یادگیری بیشتر  که اینم همون  writing هست.

نکته هایی که باید در مورد یادگیری زبان بدانید

قبل از هر چیزی برای شروع هر کاری باید انگیزه داشته باشید و در کنار انگیزه باید صبر و حوصله به خرج بدین تجربه ای که من در طول یادگیری زبان کسب کردم اینه که شما در زمان یادگیری  متوجه پیشرفتی که انتظارشو دارید نمیشید و امکان داره هر از چند گاهی مایوس بشید و انگیزتونو از دست بدید و باید خدمتتون عرض کنم که این افکار کاملا اشتباهه و واقعیت چیزه دیگه ای هست واقعیت اینه که اگر شما خودتونو با گذشتتون مقایسه کنید متوجه میشد که پیشرفت داشتید ولی چون وسعت دیدتون به زبان  بیشتر شده پیشرفت شما به چشم نمی آید که درواقع من هم همینو میخوام و هدف از آموزش زبان به شما عزیزان اینه که وسعت دید شما رو افزایش بدم چرا که این باعث پیشرفت چشمگیر شما میشه مانند ماهی که در آکواریومه و قدرت مانور زیادی ندارد و زمانی که اونو به دریا انداخته میشه  به راحتی میتونه هر کاری که دوست داره انجام بده الان هم شما مانند ماهی هستید که در آکواریوم قرار داره پس به مرور زمان آماده دیدن دریا باشید.

پیشنهاد من به شما عزیزان اینه که در طول یادگیری زبان حوصله به خرج بدین اعتماد به نفس داشته باشید و زمانی که مایوس شدید نگاهی به اطلاعاتی که در گذشته داشتید و الان نسبت به قبل بیشتر شده فک کنید تا پیشرفت خودتونو ببینید.

موفقیت در هر کاری زمان مختص به خودشو داره که برای رسیدن به آن باید طی شود و باید با صبر و حوصله پلکانه این نردبان موفقیتو یکی پس از دیگری پشت سر بگذارید. 

این قضیه برای یادگیری زبان هم صدق میکنه پس خودتونو آماده کنید که از این نردبان بالا برید

اگه بخوام یه مثال براتون بزنم باید به رشد تدریجیه یک نوزاد اشاره کنم که در دوسال ابتدایی زندگیه خودش نمیتونه حرف بزنه یا راه بره یا ... اون در طول این دوسال فقط میبینه و میشنوه ( listening ) تا بعد از دوسال آروم آروم شروع به حرف زدن ( speaking ) میکنه و به مرور زمان به همین کار خودش ادامه میده تا مسط بشه 

                      پس بیاید مثل یک نوزاد عمل کنیم